بسم الله الرحمن الرحیم



سواد رسانه‌ ای یعنی چه؟!

روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: سواد» و 

رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها دانش» پیدا می کردیم. سپس مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. 

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.


بسم الله

شیطان با انسان بد دهن شریک میشه هم تو مال و منالش و هم تو بچه هاش

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:1 إذا رأیتم الرجل لا یبالی ما قال ولا ما قیل له فإنّه لغیّة أو شرک شیطان، فقیل یا رسول الله و فی الناس شرک الشیطان؟ فقال رسول الله ص: أما تقرأ قول الله عزّ و جلّ وشارکهم فی الأموال و الأولاد».2

رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمودند: زمانی شخصی را دیدید که ‌برایش مهم نیست چه چیزی به زبان می آورد و چه چیزی درباره‌ی او می‌ گویند.                

پس همانا او گمراه است و یا شیطان شریک اوست، پرسیده شد یا رسول الله آیا شیطان در مردم شراکت می کند؟ که حضرت ‌فرمودند: مگر آیه‌  قرآن را نخواندی که می‌فرماید: و شریک شو با مردم در اموال و اولادشان.                                

سؤال اول: مراد از لا یبالی ما قال و ما قیل له» چه کسانی هستند؟

نکته: تفسیر کلام معصوم را در مرحله نخست باید از معصوم شنید و همان طوری که آیات قرآن مفسّر هم هستند روایات نیز مفسّر هم‌اند، لذا جواب این سؤال را باید در روایات دیگر جستجو کرد اگر نتیجه‌‌ای‌حاصل نشد آنوقت است که باید رفت سراغ ادلّه دیگر.                         

درکافی شریف روایتی آمده که جواب ما را می دهد، روایت به شرح زیر است:   سأل رجل فقیها (المراد أحد الأئمة)  هل فی الناس من لا یبالی ما قیل له؟ که حضرت فرمودند: من تعرّض الناس یشتمهم و هو یعلم أنّهم لا یتره، فذاک الذی لا یبالی ما قال و لا ما قیل فیه.3                                                      

آری مصداق لا یبالی ما قال و لا ما قیل له» آن کسی است که متعرّض مردم می شود و آنان را دشنام می دهد و علم دارد که اگر مردم را دشنام دهد او را رها نمی کنند.                                                                                             

اینکه فرموده: أنّهم لا یتره» به این معناست که اگر به مردم فحش‌ دهد می دادند که مردم نیز به او فحش می دهند چه بسا بدتر از خودش‌به او فحش دهند. لذا لا یبالی ما قال» برایش مهم نیست که چه می‌گوید چون اگر برایش مهم می‌بود چه به زبان می‌آورد هرگز فحش نمی‌داد و زبانش را به دشنام آلوده نمی‌کرد، و چون می‌داند جوابش را می‌دهند و در مقابل به او فحّاشی می‌کنند پس و لا ما قیل فیه» باکی ندارد چه در باره‌ی او می‌گویند.                                                 

سؤال دوم: آیا امکان دارد شیطان با انسانها شراکت کند؟

جواب: بله، چون در قرآن آمده و شارکهم فی الأموال والأولاد» و خداوند به شیطان امر فرموده: "با آنان شراکت کن" و إذا أراد شیئا فیقول له کن فی» همین که خداوند با امر کردن به شیطان شراکتش را با بعض مردم اراده کرده، امکانش فراهم می گردد، و اهل دشنام یکی از مصادیق آنست.                         

سؤال سوم: به چه کیفیّت شیطان شریک در اموال و اولاد انسان می شود؟

جواب: مرحوم علّامه طباطبایی درتفسیر المیزان ذیل آیه ۶۴ سوره إسراء قریب به این مضمون را آورده‌اند: شراکت شیطان در اموال و اولاد به یکی از انحاء زیر صورت می‌گیرد:                                                                               

۱. شخص را واردار می‌کند از راه حرام اکتساب روزی کند.

۲. مالی را که از راه حلال بدست آورده صرف معصیت کند.

۳. از راه حرام فرزندی برایش متولّد شود.

۴. اگر از راه حلال فرزندی برایش متولّد شد در تربیت فرزندش تصرّف می‌کند و باعث می‌شود که فرزندی نا‌‌‌‌‌‌خلف و نا‌صالح به بار‌آید.4                      


1 کافی، ج۲، ص۳۲۵، ح3.

2 اسراء، آیه ۱۶۴

3 کافی، ج۲، ص۳۲۴.  

4 المیزان، ج۱۳، ص۱۴۶.


بسم الله

شیطان با انسان بد دهن شریک میشه هم تو مال و منالش و هم تو بچه هاش

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:1 إذا رأیتم الرجل لا یبالی ما قال ولا ما قیل له فإنّه لغیّة أو شرک شیطان، فقیل یا رسول الله و فی الناس شرک الشیطان؟ فقال رسول الله ص: أما تقرأ قول الله عزّ و جلّ وشارکهم فی الأموال و الأولاد».2

رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمودند: زمانی شخصی را دیدید که ‌برایش مهم نیست چه چیزی به زبان می آورد و چه چیزی درباره‌ی او می‌ گویند.                

پس همانا او گمراه است و یا شیطان شریک اوست، پرسیده شد یا رسول الله آیا شیطان در مردم شراکت می کند؟ که حضرت ‌فرمودند: مگر آیه‌  قرآن را نخواندی که می‌فرماید: و شریک شو با مردم در اموال و اولادشان.                                

سؤال اول: مراد از لا یبالی ما قال و ما قیل له» چه کسانی هستند؟

نکته: تفسیر کلام معصوم را در مرحله نخست باید از معصوم شنید و همان طوری که آیات قرآن مفسّر هم هستند روایات نیز مفسّر هم‌اند، لذا جواب این سؤال را باید در روایات دیگر جستجو کرد اگر نتیجه‌‌ای‌حاصل نشد آنوقت است که باید رفت سراغ ادلّه دیگر.                         

درکافی شریف روایتی آمده که جواب ما را می دهد، روایت به شرح زیر است:   سأل رجل فقیها (المراد أحد الأئمة)  هل فی الناس من لا یبالی ما قیل له؟ که حضرت فرمودند: من تعرّض الناس یشتمهم و هو یعلم أنّهم لا یتره، فذاک الذی لا یبالی ما قال و لا ما قیل فیه.3                                                      

آری مصداق لا یبالی ما قال و لا ما قیل له» آن کسی است که متعرّض مردم می شود و آنان را دشنام می دهد و علم دارد که اگر مردم را دشنام دهد او را رها نمی کنند.                                                                                             

اینکه فرموده: أنّهم لا یتره» به این معناست که اگر به مردم فحش‌ دهد می دادند که مردم نیز به او فحش می دهند چه بسا بدتر از خودش‌به او فحش دهند. لذا لا یبالی ما قال» برایش مهم نیست که چه می‌گوید چون اگر برایش مهم می‌بود چه به زبان می‌آورد هرگز فحش نمی‌داد و زبانش را به دشنام آلوده نمی‌کرد، و چون می‌داند جوابش را می‌دهند و در مقابل به او فحّاشی می‌کنند پس و لا ما قیل فیه» باکی ندارد چه در باره‌ی او می‌گویند.                                                 

سؤال دوم: آیا امکان دارد شیطان با انسانها شراکت کند؟

جواب: بله، چون در قرآن آمده و شارکهم فی الأموال والأولاد» و خداوند به شیطان امر فرموده: "با آنان شراکت کن" و إذا أراد شیئا فیقول له کن فی» همین که خداوند با امر کردن به شیطان شراکتش را با بعض مردم اراده کرده، امکانش فراهم می گردد، و اهل دشنام یکی از مصادیق آنست.                         

سؤال سوم: به چه کیفیّت شیطان شریک در اموال و اولاد انسان می شود؟

جواب: مرحوم علّامه طباطبایی درتفسیر المیزان ذیل آیه ۶۴ سوره إسراء قریب به این مضمون را آورده‌اند: شراکت شیطان در اموال و اولاد به یکی از انحاء زیر صورت می‌گیرد:                                                                               

۱. شخص را واردار می‌کند از راه حرام اکتساب روزی کند.

۲. مالی را که از راه حلال بدست آورده صرف معصیت کند.

۳. از راه حرام فرزندی برایش متولّد شود.

۴. اگر از راه حلال فرزندی برایش متولّد شد در تربیت فرزندش تصرّف می‌کند و باعث می‌شود که فرزندی نا‌‌‌‌‌‌خلف و نا‌صالح به بار‌آید.4                      


1 کافی، ج۲، ص۳۲۵، ح3.

2 اسراء، آیه ۱۶۴

3 کافی، ج۲، ص۳۲۴.  

4 المیزان، ج۱۳، ص۱۴۶.


بسم الله

و. تباهی معیشت و بی برکتی در رزق

عن أحمد بن محمد عن بعض رجاله قال: قال ( المعصوم المرویّ عنه غیر    معلوم) من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکة رزقه و وکّله إلی نفسه و أفسد علیه معیشته.[1] قال المعصوم: هر کسی به برادر مسلمان خود فحش دهد خداوند برکت را از روزیش بر می دارد و او را به حال خودش رها می سازد و معیشت و زندگی اش را تباه می کند.

یعنی آن فرد به جایی می رسدکه از زندگی خیری و ثمری نمی بیند مالش برکت ندارد و در راه خیر صرف نمی‌شود. بلکه در راه معصیت یا بیهوده خرج می گردد و چه بسا متضرّر به ضرر مالی شود.              



1.کافی، ج2، ص 326


نتیجه تصویری برای عکس نوشته در مورد بددهنی

 

بسم الله

بیشتر بودن گناه کسی که ابتداء شروع به فحّاشی کرده

عن أبی الحسن موسی علیه السلام فی رجلین یتسابّان فقال: البادی منهما أظلم، و وزره و وزر صاحبه علیه ما لم یتعذر إلی المظلوم ـ و در نقل دیگر آمده ـ ما لم یعتدّ المظلوم»۱ امام کاظم سلام الله علیه در مورد دو مردی که همدیگر را سبّ می کردند فرمودند: کسی که اول شروع کرده ظالم تر است، و گناه خودش و گناه مظلوم به گردن اوست مادامی که از مظلوم عذر خواهی نکرده باشد. و در نقل دیگر آمده مادامی که مظلوم تعدّی نکرده باشد (یعنی فحش رکیک تر به نفر اول نداده باشد) ».                                         



۱ کافی ج۲ ص۳۲۲و۳۶۰.

شبهه
مگر نه اینکه خدای متعال در سوره انعام آیه 164 می فرمایند: و لا تزروا وازرة وزر أخری» یعنی احدی بار گناه دیگری را نمی تواند به دوش بکشد، پس چرا حضرت می فرمایند: و وزره و وزر صاحبه علیه» یعنی کسی که اول زبان به هتاکی گشوده گناه خود و گناه طرف مقابل را به گردن میکشد؟
جواب

آیه لا تزروا وازرة وزر أخری» مربوط به کسانی است که هیچ ارتباطی با هم ندارند و اعمال نیک و بدشان وابسته به هم نیست، یعنی بی جهت گناه کسی را بر دیگری نمی نویسند؛ دلیل بر این مطلب روایت نبوی است که می فرمایند: من سنّ سنّة حسنة کان له أجر من عمل بها من غیر أن ینقص من أجورهم شیء، ومن سنّ سنّة سیّئة کان علیه وزر من عمل بها من غیر أن ینقص من أوزارهم شیء»و مضمون روایت اینست که هر کسی سنّت نیکی را پایه گذاری نماید پاداش تمام کسانی را که بدان عمل می کنند را خواهد داشت ـ بدون آنکه از پاداش خود آنها چیزی کاسته گردد ـ و همچنین کسی که سنّت بدی بر جای نهد گناه کسانی که به آن عمل کنند برای او نوشته می شود بی آنکه از گناهان آنان چیزی کم شود. همانند روایت مذکور که چنین بر می آید نفر اول با هتّاکی و بد زبانی خود طرف مقابل را تحریک کرده و موجب فحاشی او نیز شده است.


بسم الله


شریک شدن شیطان با انسان بد دهن هم در اموال و هم در اولاد و نسلش

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:1 إذا رأیتم الرجل لا یبالی ما قال ولا ما قیل له فإنّه لغیّة أو شرک شیطان، فقیل یا رسول الله و فی الناس شرک الشیطان؟ فقال رسول الله ص: أما تقرأ قول الله عزّ و جلّ وشارکهم فی الأموال و الأولاد».2

رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمودند: زمانی شخصی را دیدید که ‌برایش مهم نیست چه چیزی به زبان می آورد و چه چیزی درباره‌ی او می‌ گویند.                

پس همانا او گمراه است و یا شیطان شریک اوست، پرسیده شد یا رسول الله آیا شیطان در مردم شراکت می کند؟ که حضرت ‌فرمودند: مگر آیه‌  قرآن را نخواندی که می‌فرماید: و شریک شو با مردم در اموال و اولادشان.                                

سؤال اول: مراد از لا یبالی ما قال و ما قیل له» چه کسانی هستند؟

نکته: تفسیر کلام معصوم را در مرحله نخست باید از معصوم شنید و همان طوری که آیات قرآن مفسّر هم هستند روایات نیز مفسّر هم‌اند، لذا جواب این سؤال را باید در روایات دیگر جستجو کرد اگر نتیجه‌‌ای‌حاصل نشد آنوقت است که باید رفت سراغ ادلّه دیگر.                         

درکافی شریف روایتی آمده که جواب ما را می دهد، روایت به شرح زیر است:   سأل رجل فقیها (المراد أحد الأئمة)  هل فی الناس من لا یبالی ما قیل له؟ که حضرت فرمودند: من تعرّض الناس یشتمهم و هو یعلم أنّهم لا یتره، فذاک الذی لا یبالی ما قال و لا ما قیل فیه.3                                                      

آری مصداق لا یبالی ما قال و لا ما قیل له» آن کسی است که متعرّض مردم می شود و آنان را دشنام می دهد و علم دارد که اگر مردم را دشنام دهد او را رها نمی کنند.                                                                                             

اینکه فرموده: أنّهم لا یتره» به این معناست که اگر به مردم فحش‌ دهد می داند که مردم نیز به او فحش می دهند چه بسا بدتر از خودش‌به او فحش دهند. لذا لا یبالی ما قال» برایش مهم نیست که چه می‌گوید چون اگر برایش مهم می‌بود چه به زبان می‌آورد هرگز فحش نمی‌داد و زبانش را به دشنام آلوده نمی‌کرد، و چون می‌داند جوابش را می‌دهند و در مقابل به او فحّاشی می‌کنند پس و لا ما قیل فیه» باکی ندارد چه در باره‌ی او می‌گویند.                                                 

سؤال دوم: آیا امکان دارد شیطان با انسانها شراکت کند؟

جواب: بله، چون در قرآن آمده و شارکهم فی الأموال والأولاد» و خداوند به شیطان امر فرموده: "با آنان شراکت کن" و إذا أراد شیئا فیقول له کن فی» همین که خداوند با امر کردن به شیطان شراکتش را با بعض مردم اراده کرده، امکانش فراهم می گردد، و اهل دشنام یکی از مصادیق آنست.                         

سؤال سوم: به چه کیفیّت شیطان شریک در اموال و اولاد انسان می شود؟

جواب: مرحوم علّامه طباطبایی درتفسیر المیزان ذیل آیه ۶۴ سوره إسراء قریب به این مضمون را آورده‌اند: شراکت شیطان در اموال و اولاد به یکی از انحاء زیر صورت می‌گیرد:                                                                               

۱. شخص را واردار می‌کند از راه حرام اکتساب روزی کند.

۲. مالی را که از راه حلال بدست آورده صرف معصیت کند.

۳. از راه حرام فرزندی برایش متولّد شود.

۴. اگر از راه حلال فرزندی برایش متولّد شد در تربیت فرزندش تصرّف می‌کند و باعث می‌شود که فرزندی نا‌‌‌‌‌‌خلف و نا‌صالح به بار‌آید.4                      


1 کافی، ج۲، ص۳۲۵، ح3.

2 اسراء، آیه ۱۶۴

3 کافی، ج۲، ص۳۲۴.  

4 المیزان، ج۱۳، ص۱۴۶.


بسم الله

عدم استجابت دعای شخص بد دهن

عن أبی عبدالله علیه السلام قال: کان فی بنی إسرائیل رجل فدعا الله أن یرزقه غلاما ثلاث سنین فلمّا رأی أنّ الله لا یجیبه قال: أ بعید أنا منک فلا تسمعنی أم قریب أنت فلا تجیبنی؟ قال: فأتاه آت فی منامه فقال: إنّک تدعو الله عزّ و جلّ منذ ثلاث سنین بلسان بذئ، و قلب عات غیر تقیّ، و نیّة غیر صادقة، فاقلع عن بذائک و لیتّق الله قلبک و لتحسّن نیّتک، قال: ففعل الرجل ذلک ثمّ دعا الله فولد له غلام.۲               

امام صادق علیه السلام فرمودند: مردی از بنی اسرائیل سه سال دعا کرد که خداوند فرزندی به او عطا کند، وقتی دید دعایش مستجاب نمی‌شود، گفت: خدایا! آیا من از تو دورم که صدایم را نمی شنوی یا اینکه به تو نزدیکم اما جوابم را نمی‌دهی؟ حضرت فرمودند: کسی در عالم رویا آمد به او گفت: تو در تمام این سه سال با زبانی فحّاش، و قلبی جبّار و بی پروا، و نیّتی نادرست خداوند را صدا میزدی، زین پس فحّاشی را کنار بگذار و تقوا پیشه کن نیّتت را نیکو گردان، آن مرد این کارها را انجام داد سپس دعا کرد و خداوند به او پسری عطا نمود.                           

بله همینطور است، چطور باید انتظار داشت خداوند دعایی را اجابت ‌کند که از دهانی بدگو و ناسزا گو صادر شده  آن دهانی که با آن گناه ‌صورت گرفته، ما باید خداوند را با زبانی بخوانیم که تا حال با آن گناه نکرده ایم بلکه ان شاء الله دعایمان مستجاب شود و آن زبانی نیست جز زبان ‌برادر مؤمن که در حقّ دیگری دعا می کند. آری دعای مؤمن در حقّ مؤمن ‌‌مستجاب است چون اگر با زبان خود گناه کرده باشد با زبان برادر مؤمنش که گناه نکرده است.                                    


۲ کافی، ج۲، ص۳۲۴، ح۷.


بسم الله

تباهی معیشت و بی برکتی در رزق

عن أحمد بن محمد عن بعض رجاله قال: قال ( المعصوم المرویّ عنه غیر    معلوم) من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکة رزقه و وکّله إلی نفسه و أفسد علیه معیشته.[1] قال المعصوم: هر کسی به برادر مسلمان خود فحش دهد خداوند برکت را از روزیش بر می دارد و او را به حال خودش رها می سازد و معیشت و زندگی اش را تباه می کند.

یعنی آن فرد به جایی می رسد که از زندگی خیری و ثمری نمی بیند مالش برکت ندارد و در راه خیر صرف نمی‌شود. بلکه در راه معصیت یا بیهوده خرج می گردد و چه بسا متضرّر به ضرر مالی شود.              



1.کافی، ج2، ص 326


بسم الله

ممنوعیّت فحّاشی به کسی که در حقّ ما ظلم کرده

عن سماعة قال دخلت علی أبی عبدالله علیه السلام فقال لی مبتدئا: یا سماعة ما هذا الّذی بینک و بین جمّالک؟ إیّاک أن ت فحّاشا أو صخّابا أو لعّنا، فقلت: و الله لقد کان ذلک إنّه ظلمنی فقال: إن کان ظلمک لقد أربیت علیه إنّ هذا لیس من فعالی و لا آمر به شیعتی، استغفر ربّک و لا تعد ، قلت: أستغفر الله و لا أعود.۱                 

سماعه گفت: آمدم نزد امام صادق علیه السلام حضرت ـ قبل از آنکه من حرفی بزنم ـ فرمودند: این چه اتّفاقیست که بین تو و بین شتردارت‌افتاده است؟ بر حذر باش که مبادا از کسانی باشی که فحّاشی می کنند و بد و بیراه می گویند و لعن می کنند، گفتم: به خدا قسم جریان از این قرار بود که او به من ظلم کرد، حضرت فرمودند: اگر او به تو ظلم کرده تو بیشتر به او ظلم کردی این کار جزء سیره عملی من نیست و من شیعیانم را به این کار امر نمی کنم، از خداوند  طلب آمرزش کن و دیگر این کار را نکن، گفتم: از خداوند طلب آمرزش می خواهم و دیگر این کار را انجام نخواهم داد.        

ادامه مطلب


بسم الله

انسانی که بد دهن است همیشه تنها و بدون رفیق می ماند

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: إنّ من شرّ العباد من تکره مجالسته لفحشته.۱ رسول الله فرمودند: همانا از جمله بدترین بندگان خدا کسانی هستند که همنشینی با آنان به خاطر فحشی که می دهند کراهت آور و مشمئز کننده است.»
ممکن است انسان بد دهن هم نشینان و دوستان خود را نیز از دست بدهد چون حضرت فرموده: "من تکره مجالسته." و به موجب طبیعت هر انسانی کراهت در همنشینی چه بسا باعث ترک مجالست شود، همانطور که اگر شخصی از رفاقت با کسی دیگر خوشش نیاید سعی میکند با او رفیق نشود و اگر رفیق شد مدام از او فراری است و تا میتواند همنشین و هم صحبت او نمی شود.


۱ همان، ص۳۲۵، ح۸


بسم الله

دعای کسی که زبانش آلوده به فحش است، مستجاب نمیشود

عن أبی عبدالله علیه السلام قال: کان فی بنی إسرائیل رجل فدعا الله أن یرزقه غلاما ثلاث سنین فلمّا رأی أنّ الله لا یجیبه قال: أ بعید أنا منک فلا تسمعنی أم قریب أنت فلا تجیبنی؟ قال: فأتاه آت فی منامه فقال: إنّک تدعو الله عزّ و جلّ منذ ثلاث سنین بلسان بذئ، و قلب عات غیر تقیّ، و نیّة غیر صادقة، فاقلع عن بذائک و لیتّق الله قلبک و لتحسّن نیّتک، قال: ففعل الرجل ذلک ثمّ دعا الله فولد له غلام.۲               

امام صادق علیه السلام فرمودند: مردی از بنی اسرائیل سه سال دعا کرد که خداوند فرزندی به او عطا کند، وقتی دید دعایش مستجاب نمی‌شود، گفت: خدایا! آیا من از تو دورم که صدایم را نمی شنوی یا اینکه به تو نزدیکم اما جوابم را نمی‌دهی؟ حضرت فرمودند: کسی در عالم رویا آمد به او گفت: تو در تمام این سه سال با زبانی فحّاش، و قلبی جبّار و بی پروا، و نیّتی نادرست خداوند را صدا میزدی، زین پس فحّاشی را کنار بگذار و تقوا پیشه کن نیّتت را نیکو گردان، آن مرد این کارها را انجام داد سپس دعا کرد و خداوند به او پسری عطا نمود.                           

بله همینطور است، چطور باید انتظار داشت خداوند دعایی را اجابت ‌کند که از دهانی بدگو و ناسزا گو صادر شده  آن دهانی که با آن گناه ‌صورت گرفته، ما باید خداوند را با زبانی بخوانیم که تا حال با آن گناه نکرده ایم بلکه ان شاء الله دعایمان مستجاب شود و آن زبانی نیست جز زبان ‌برادر مؤمن که در حقّ دیگری دعا می کند. آری دعای مؤمن در حقّ مؤمن ‌‌مستجاب است چون اگر با زبان خود گناه کرده باشد با زبان برادر مؤمنش که گناه نکرده است.                                    


۲ کافی، ج۲، ص۳۲۴، ح۷.


بسم الله

دعا کردن در حق کسی که به ما فحش داده

واقعه ای در جنگ صفّین اتّفاق افتاد که به شرح زیر است:

منع أمیر المؤمنین علیه السلام حجر بن عدیّ و عمرو بن حمیق عن شتم أهل الشام، و إظهار البراءة منهم لمّا أظهرا البراءة من أهل الشام، و قوله لهما: کرهت لکم أن توا لعّانین شتّامین تشتمون و تبرؤون، ولکن لو وصفتم مساوئ أعمالهم فقلتم: من سیرتهم کذا و کذا، ومن أعمالهم کذا وکذا، کان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر، و قلتم مکان لعنکم إیّاهم و برائتکم منهم: اللّهم احقن دماءهم و دماءنا، و أصلح ذات بینهم و بیننا، و اهدهم من ضلالتهم یعرف الحق منهم من جهله، و یرعوی عن الغیّ و العدوان منهم من لجّ به، لکان أحبّ إلیّ و خیرا لکم، فقالا: یا أمیرالمؤمنین نقبل عظتک ونتأدّب بأدبک.۱

ادامه مطلب


بسم الله

حلّ یک شبهه

شبهه: در روایت سماعه از امام صادق علیه السلام آمده بود که حضرت ایشان را منع فرمودند از فحاشی به کسی که در حق ما ظلمی کرده و از آنجایی که ظلم معنایی عام دارد و شامل خود ناسزاگویی هم میشود، اینگونه برداشت میشود که اگر کسی به ما فحاشی کرد ما حق نداریم به او فحاشی کنیم یا طبق آنچه که در روایت امام کاظم علیه السلام آمده بود در مورد دو نفری که همدیگر را سبّ می کردند حضرت فرمودند گناه کسی که اول شروع به فحاشی کرده بیشتر از گناه نفر دوم است و حضرت گناه نفر دوم را نفی نکردند یعنی نفر دوم که در جواب نفر اول به او فحش داده نیز گناهکار است. پس طبق ظاهر روایت اول و نصّ و صراحت روایت دوم اگر در مقابل کسی که به ما فحش داده به او دشنام دهیم گناهکار خواهیم بود. در حالیکه آیه قرآن داریم در سوره بقره/194فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» یعنی اگر کسی به شما تعدی و کرد شما اجازه دارید به اندازه همان ظلمی که به شما داشته به او تعدی کنید.       

طبق این آیه فحش دادن به کسی که ما را دشنام داده جایز است در حالیکه در دو روایت گذشته اینکار را جایز ندانسته اند.

ادامه مطلب


بسم الله

انسانی که بد دهن است همیشه تنها و بدون رفیق می ماند

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: إنّ من شرّ العباد من تکره مجالسته لفحشته.۱ رسول الله فرمودند: همانا از جمله بدترین بندگان خدا کسانی هستند که همنشینی با آنان به خاطر فحشی که می دهند کراهت آور و مشمئز کننده است.»
ممکن است انسان بد دهن هم نشینان و دوستان خود را نیز از دست بدهد چون حضرت فرموده: "من تکره مجالسته." و به موجب طبیعت هر انسانی کراهت در همنشینی چه بسا باعث ترک مجالست شود، همانطور که اگر شخصی از رفاقت با کسی دیگر خوشش نیاید سعی میکند با او رفیق نشود و اگر رفیق شد مدام از او فراری است و تا میتواند همنشین و هم صحبت او نمی شود.


۱ همان، ص۳۲۵، ح۸


بسم الله

دعای کسی که زبانش آلوده به فحش است، مستجاب نمیشود

عن أبی عبدالله علیه السلام قال: کان فی بنی إسرائیل رجل فدعا الله أن یرزقه غلاما ثلاث سنین فلمّا رأی أنّ الله لا یجیبه قال: أ بعید أنا منک فلا تسمعنی أم قریب أنت فلا تجیبنی؟ قال: فأتاه آت فی منامه فقال: إنّک تدعو الله عزّ و جلّ منذ ثلاث سنین بلسان بذئ، و قلب عات غیر تقیّ، و نیّة غیر صادقة، فاقلع عن بذائک و لیتّق الله قلبک و لتحسّن نیّتک، قال: ففعل الرجل ذلک ثمّ دعا الله فولد له غلام.۲               

امام صادق علیه السلام فرمودند: مردی از بنی اسرائیل سه سال دعا کرد که خداوند فرزندی به او عطا کند، وقتی دید دعایش مستجاب نمی‌شود، گفت: خدایا! آیا من از تو دورم که صدایم را نمی شنوی یا اینکه به تو نزدیکم اما جوابم را نمی‌دهی؟ حضرت فرمودند: کسی در عالم رویا آمد به او گفت: تو در تمام این سه سال با زبانی فحّاش، و قلبی جبّار و بی پروا، و نیّتی نادرست خداوند را صدا میزدی، زین پس فحّاشی را کنار بگذار و تقوا پیشه کن نیّتت را نیکو گردان، آن مرد این کارها را انجام داد سپس دعا کرد و خداوند به او پسری عطا نمود.                           

بله همینطور است، چطور باید انتظار داشت خداوند دعایی را اجابت ‌کند که از دهانی بدگو و ناسزا گو صادر شده  آن دهانی که با آن گناه ‌صورت گرفته، ما باید خداوند را با زبانی بخوانیم که تا حال با آن گناه نکرده ایم بلکه ان شاء الله دعایمان مستجاب شود و آن زبانی نیست جز زبان ‌برادر مؤمن که در حقّ دیگری دعا می کند. آری دعای مؤمن در حقّ مؤمن ‌‌مستجاب است چون اگر با زبان خود گناه کرده باشد با زبان برادر مؤمنش که گناه نکرده است.                                    


۲ کافی، ج۲، ص۳۲۴، ح۷.


بسم الله

تباهی معیشت و بی برکتی در رزق

عن أحمد بن محمد عن بعض رجاله قال: قال ( المعصوم المرویّ عنه غیر    معلوم) من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکة رزقه و وکّله إلی نفسه و أفسد علیه معیشته.[1] قال المعصوم: هر کسی به برادر مسلمان خود فحش دهد خداوند برکت را از روزیش بر می دارد و او را به حال خودش رها می سازد و معیشت و زندگی اش را تباه می کند.

یعنی آن فرد به جایی می رسد که از زندگی خیری و ثمری نمی بیند مالش برکت ندارد و در راه خیر صرف نمی‌شود. بلکه در راه معصیت یا بیهوده خرج می گردد و چه بسا متضرّر به ضرر مالی شود.              



1.کافی، ج2، ص 326


نتیجه تصویری برای عکس نوشته در مورد بددهنی

 

بسم الله

بیشتر بودن گناه کسی که ابتداء شروع به فحّاشی کرده

عن أبی الحسن موسی علیه السلام فی رجلین یتسابّان فقال: البادی منهما أظلم، و وزره و وزر صاحبه علیه ما لم یتعذر إلی المظلوم ـ و در نقل دیگر آمده ـ ما لم یعتدّ المظلوم»۱ امام کاظم سلام الله علیه در مورد دو مردی که همدیگر را سبّ می کردند فرمودند: کسی که اول شروع کرده ظالم تر است، و گناه خودش و گناه مظلوم به گردن اوست مادامی که از مظلوم عذر خواهی نکرده باشد. و در نقل دیگر آمده مادامی که مظلوم تعدّی نکرده باشد (یعنی فحش رکیک تر به نفر اول نداده باشد) ».                                         



۱ کافی ج۲ ص۳۲۲و۳۶۰.

ادامه مطلب


بسم الله

شریک شدن شیطان با انسان بد دهن هم در اموال و هم در اولاد و نسلش

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله:1 إذا رأیتم الرجل لا یبالی ما قال ولا ما قیل له فإنّه لغیّة أو شرک شیطان، فقیل یا رسول الله و فی الناس شرک الشیطان؟ فقال رسول الله ص: أما تقرأ قول الله عزّ و جلّ وشارکهم فی الأموال و الأولاد».2

رسول الله صلّی الله علیه و آله فرمودند: زمانی شخصی را دیدید که ‌برایش مهم نیست چه چیزی به زبان می آورد و چه چیزی درباره‌ی او می‌ گویند.                

پس همانا او گمراه است و یا شیطان شریک اوست، پرسیده شد یا رسول الله آیا شیطان در مردم شراکت می کند؟ که حضرت ‌فرمودند: مگر آیه‌  قرآن را نخواندی که می‌فرماید: و شریک شو با مردم در اموال و اولادشان.

ادامه مطلب


بسم الله

تلاوت قرآن

قال أمیر المؤمنین علیه السلام: و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص. (نهج البلاغه خطبه 193)

قرآن را به نیکویی تلاوت کنید چرا که پر سود ترین قصه ها در قرآن وجود دارد.

نیکویی و حسن در تلاوت قرآن دایره وسیعی دارد که شامل تمام موارد حسن در تلاوت می شود، از جمله حسن در صوت قرائت و آداب ظاهری و باطنی آن. آنچه که ما می خواهیم در موردش بحث کنیم آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن است.

آداب ظاهری

الف: قطعا یکی از مواردی که مشمول روایت فوق است، صوت در قرائت قرآن می باشد یعنی به هنگام تلاوت قرآن باید صوت نیکویی به کار بریم. اما آیا این صوت نیکو حد و حدودی دارد یا نه هر صوتی که به نظرمان نیکو آمد می توانیم در تلاوت قرآن به کار بریم و لو اینکه غناء باشد؟

در جواب باید بگوییم قطعا شارع مقدّس خطوط قرمزی را ترسیم نموده که از آن جایز نیست، از جمله اینکه تلاوت قرآن نباید به نحو غنایی باشد یعنی صوت نیکو و حَسَن باید به کار ببریم ولی به حد غناء نرسد. همانطوری که امام باقر علیه السلام فرمودند: رجّع بالقرآن صوتک، فإنّ الله یحبّ الصوت الحسن.(کافی ج4 ص 634) یعنی در تلاوت قرآن صدایت را بالا و پایین ببر به اصطلاح تحریر زدن، چرا که خدای متعال صوت نیکو را دوست می دارد.

بسم الله

چرا غناء حرام است؟

دو دلیل از ادلّه دالّ بر حرمت غناء

۱. خبر زید الشحام عن أبی عبد الله علیه السلام (سأله عن قوله عزّ و جلّ: و اجتنبوا قول اور، قال: قول اور الغناء) (وسائل الشیعه، باب 99، حدیث2)

زید الشحام از امام صادق علیه السلام در مورد این آیه اجتنبوا قول اور پرسید، حضرت در پاسخ فرمودند: قول اور همان غناست.

۲. صحیح محمد بن مسلم عن أبی جعفر علیه السلام سمعته یقول: الغناء ممّا وعد الله علیه النار، و تلا هذه الآیة: و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیُضلّ عن سبیل الله بغیر علم و یتّخذَها هزوا أولئک لهم عذاب مهین. (همان، حدیث6)                                

محمد بن مسلم گوید از امام باقر علیه السلام می شنیدم که می فرمود: (غناء از چیز هایی است که خداوند وعده عذاب آتش به آن داده است، و این آیه را تلاوت می کرد: و من الناس من یشتری لهو الحدیث) شاهد ما در این آیه کلمه لهو الحدیث است که ائمّه اطهار علیهم السلام یکی از موارد حدیث لهو و گفتار بیهوده را غناء می دانستند. و چون عاقبت لهو الحدیث، عذاب مهین است لذا حکم به حرمت  داده اند.
این ادله و سایر ادلّه ای که در کتب مفصّل فقهی آمده است غناء را به صورت مطلق حرام کرده، غناء چه در شعر باشد و چه در قرآن و حتی در غیر این دو حرام بوده و وعده عذاب آتش به آن داده شده است.                  

بسم الله

در شماره قبلی بیان کردیم که صوت در تلاوت قرآن نباید به نحو غنایی باشد، لذا ابتدا باید مفهوم غنا را کاملا تبیین نماییم

غناء چیست؟ 

تعریف غناء از دید فقها: و هو مدّ الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب.

یعنی کشیدن صدا به نحوی که دارای ترجیع (چهچهه) طرب آور باشد.

تعریف غنا در لغت: الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب أو ما یسمّی فی العرف غناء و إن لم یطرب، سواء کان فی شعر أو قرآن أو غیرهما. (مجمع البحرین، ج1، ص321)

ترجیع الصوت تردیده فی الحلق کقراءة أصحاب الألحان آآآآ و هذا هو المنهی

عنه أمّا الترجیع بمعنی تحسین الصوت فی القراءة فمأمور به.(همان، ج4،ص334)

ترجیع به معنای رفت و آمد صدا در حلق است به نحوی که طرب آور باشد به اصطلاح امروز چهچه ای که مطرب باشد.

طرب: خفة تعتری الإنسان لشدّة حزن أو سرور، و العامّة تخصّه بالسرور.(همان، ج2، ص109)

طرب یعنی سبکسری و هرزگی که انسان را در بر می گیرد آن هم به خاطر شدت حزن و ناراحتی و یا شدت خوشحالی و سرور یعنی هر کار لغو و هرزه ای که انسان به خاطر شدت اندوه و یا شدت سرور به آن مشغول می شود طرب می گویند در حالیکه عامّه مردم طرب را مختصّ به زمان شادی می دانند و این اشتباه است.

در نتیجه غناء: ۱. یا آن صوتی است که دارای چهچه باشد به نحوی که انسان را از حالت عادی بیرون کند چه شدیدا محزون کند و چه مسرور،۲. و یا آن صوتی  است که در عرف غناء گویند اگرچه طرب آور نباشد. لذا صوتی که در تلاوت قرآن استفاده می شود نباید خیلی حزن آور باشد و نه خیلی مسرور کننده یعنی طرب آور و غنائی نباشد.    


بسم الله

تلاوت قرآن

قال أمیر المؤمنین علیه السلام: و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص. (نهج البلاغه خطبه 193)

قرآن را به نیکویی تلاوت کنید چرا که پر سود ترین قصه ها در قرآن وجود دارد.

نیکویی و حسن در تلاوت قرآن دایره وسیعی دارد که شامل تمام موارد حسن در تلاوت می شود، از جمله حسن در صوت قرائت و آداب ظاهری و باطنی آن. آنچه که ما می خواهیم در موردش بحث کنیم آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن است.

ادامه مطلب


بسم الله

انسانی که بد دهن است همیشه تنها و بدون رفیق می ماند

قال رسول الله صلّی الله علیه و آله: إنّ من شرّ العباد من تکره مجالسته لفحشته.۱ رسول الله فرمودند: همانا از جمله بدترین بندگان خدا کسانی هستند که همنشینی با آنان به خاطر فحشی که می دهند کراهت آور و مشمئز کننده است.»
ممکن است انسان بد دهن هم نشینان و دوستان خود را نیز از دست بدهد چون حضرت فرموده: "من تکره مجالسته." و به موجب طبیعت هر انسانی کراهت در همنشینی چه بسا باعث ترک مجالست شود، همانطور که اگر شخصی از رفاقت با کسی دیگر خوشش نیاید سعی میکند با او رفیق نشود و اگر رفیق شد مدام از او فراری است و تا میتواند همنشین و هم صحبت او نمی شود.


۱ همان، ص۳۲۵، ح۸


بسم الله

حلّ یک شبهه

روایت داریم از امام صادق علیه السلام: إنّ القرآن نزل بالحزن فاقرؤوه بالحزن. (کافی، ج۴، ص۴۱۸، ح۲.) قرآن به همراه حزن نازل شده پس آنرا با حزن بخوانید. و یا روایت  دیگری داریم بدین شرح: إنّ القرآن نزل بالحزن فإذا قرأتموه فابکوا فإن لم تبکوا فتباکُوا. (جامع الأخبار، ص49)

طبق تعریفی که از طرب شد صوت تلاوت قرآن نباید حزن انگیز باشد به نحوی که انسان را از حالت عادی

خارج کند ولی این دو روایت، عکس این را دستور داده اند و فرموده اند قرآن را با گریه بخوانید اگر گریه تان نگرفت خود را به حالت گریه و حزن در بیاورید.

ادامه مطلب


بسم الله

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا ینبغی للمرء المسلم  أن یواخی الفاجر و لا الأحمق و لا الکذّاب. (کافی، ج2، 640)

امام صادق سلام الله علیه میفرمایند: شایسته نیست برای مسلمان که با انسان فاجر و احمق و دروغگو برادری کند.

احمق کیست؟

در کتاب مجمع البحرین آمده: الأحمق من یسبق کلامه فکره، و هو من لا  یتأمل عند النطق هل ذلک الکلام صواب أم لا فیتکلّم به من غفلة. (مجمع البحرین، ج5، ص 152)

احمق آن کسی است که کلامش بر فکرش سبقت می گیرد، یعنی فکر نمیکند آیا سخنی که بر زبان جاری می سازد سخن درستی است یا خیر و از روی نا آگاهی و غفلت آنرا به زبان می آورد.

فاجر کیست؟

الفاجر هو المنبعث بالمعاصی و المحارم. (همان، ج3، ص 435)

فاجر آن کسی است که انگیزه و شوق برای کار حرام و معصیت دارد. در واقع یک حالت درونی است که شخص فاجر همیشه انگیزه انجام گناه را دارد و به نوعی قلبش کدر شده و نفس لوّامه اش (وجدان ملامت کننده) مغلوب نفس امّاره اش (نفس امر کننده به شرّ) شده است و برایش مهم نیست که این کاری که انجام میدهد گناه و معصیت است و دل مرده گردیده.


بسم الله

عن أبی جعفر علیه السلام: یا صالح! اتّبع من یبکیک و هو لک ناصح، و لا تتّبع من یضحکک و هو لک غاشّ و ستردّون علی الله جمیعا فتعلمون. (کافی، ج2، ص638)

امام باقر علیه السلام میفرمایند: از کسی پیروی کن که تو را به گریه می اندازد در حالیکه خیر خواه توست، و از کسی که تو را می خنداند در حالیکه میخواهد تو را فریب دهد پیروی مکن، و بدانید که همگی تان به سوی خداوند برمی گردید.

ادامه مطلب


بسم الله

تلاوت قرآن از روی مصحف شریف

عن إسحاق بن عمار عن أبی عبدالله علیه السلام قال: قلت له: جعلت فداک إنی أحفظ القرآن علی ظهر قلبی فأقرأه علی ظهر قلبی أفضل أو أنظر فی المصحف؟ قال: فقال لی: بل اقرأه و انظر فی المصحف فهو أفضل، أما علمت أن النظر فی المصحف عبادة. (کافی، ج2، ص 614)

اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام پرسید: من قرآن را حفظ کرده ام. آیا از حفظ بخوانم ثواب و فضیلتش بیشتر است یا اینکه از روی قرآن بخوانم؟ حضرت در جواب فرمودند: از روی قرآن بخوانی فضیلتش بیشتر است آیا نمیدانی نگاه کردن به مصحف عبادت است.

طبق این روایت، صرف نگاه کردن به خطوط  قرآن عبادت است و ثواب دارد حتی اگر چیزی تلاوت نکنیم. در نتیجه کسی که قرآن را از حفظ میخواند ثواب میبرد و اگر مصحف را نیز باز نماید و همزمان به خطوط آن نظاره کند ثوابی دو چندان از قرائت حفظی قرآن میبرد. لذا میتوان یکی از آداب ظاهری تلاوت قرآن را از این روایت استخراج کرد و آن تلاوت قرآن از روی مصحف شریف است.


بسم الله

عن عبد الله بن سلیمان قال: سألت أبا عبدالله (ع) عن قول الله عزّ و جلّ: و رتّل القرآن ترتیلا» (مزمل،4) قال: قال أمیر المؤمنین صلوات الله علیه: بیّنه تبیانا لا تهذّه هذّ الشعر و لا تنثره نثر الرمل و لکن افزعوا قلوبکم القاسیة و لا یکن همّ أحدکم آخر السورة. (کافی، ج2، ص 614)

عبد الله بن سلیمان از امام صادق (ع) در مورد آیه و رتّل القرآن ترتیلا پرسید که حضرت در جواب فرمودند: امیر المومنین [در تفسیر این آیه] بیان داشته اند: یعنی به گونه ای قرآن را تلاوت کنید که همانند خواندن شعر به سرعت نباشد و همانند ریگ های بیابان کلماتش از هم جدا نباشد بلکه تلاوت باید به گونه ای باشد که قلوبتان به واسطه آن خاشع گردد و همّت و هدفتان این نباشد که به آخر سوره برسید.

به دستور خود قرآن، تلاوت باید به گونه ی ترتیل باشد. اما اینکه ترتیل به چه معناست در روایت فوق می فرماید: یعنی نه خیلی سریع باشد و نه خیلی کُند، بلکه چیزی بین این دو باشد. بنابر این ترتیل در این آیه معنایی عام دارد که هم شامل قرائت ترتیل مصطلح و هم شامل قرائت تحقیق میشود چون در هر دوی این قرائت ها قاعده شمرده خواندن آیات رعایت میگردد.

در نتیجه یکی از آداب ظاهری تلاوت قرآن طبق این روایت شمرده خواندن آیات است.


بسم الله

عن أبی جعفر علیه السلام: یا صالح! اتّبع من یبکیک و هو لک ناصح، و لا تتّبع من یضحکک و هو لک غاشّ و ستردّون علی الله جمیعا فتعلمون. (کافی، ج2، ص638)

امام باقر علیه السلام میفرمایند: از کسی پیروی کن که تو را به گریه می اندازد در حالیکه خیر خواه توست، و از کسی که تو را می خنداند در حالیکه میخواهد تو را فریب دهد پیروی مکن، و بدانید که همگی تان به سوی خداوند برمی گردید.

ادامه مطلب


بسم الله

حلّ یک شبهه

روایت داریم از امام صادق علیه السلام: إنّ القرآن نزل بالحزن فاقرؤوه بالحزن. (کافی، ج۴، ص۴۱۸، ح۲.) قرآن به همراه حزن نازل شده پس آنرا با حزن بخوانید. و یا روایت  دیگری داریم بدین شرح: إنّ القرآن نزل بالحزن فإذا قرأتموه فابکوا فإن لم تبکوا فتباکُوا. (جامع الأخبار، ص49)

طبق تعریفی که از طرب شد صوت تلاوت قرآن نباید حزن انگیز باشد به نحوی که انسان را از حالت عادی

خارج کند ولی این دو روایت، عکس این را دستور داده اند و فرموده اند قرآن را با گریه بخوانید اگر گریه تان نگرفت خود را به حالت گریه و حزن در بیاورید.

ادامه مطلب


بسم الله

تلاوت قرآن

قال أمیر المؤمنین علیه السلام: و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص. (نهج البلاغه خطبه 193)

قرآن را به نیکویی تلاوت کنید چرا که پر سود ترین قصه ها در قرآن وجود دارد.

نیکویی و حسن در تلاوت قرآن دایره وسیعی دارد که شامل تمام موارد حسن در تلاوت می شود، از جمله حسن در صوت قرائت و آداب ظاهری و باطنی آن. آنچه که ما می خواهیم در موردش بحث کنیم آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن است.

ادامه مطلب


بسم الله

دعا کردن در حق کسی که به ما فحش داده

واقعه ای در جنگ صفّین اتّفاق افتاد که به شرح زیر است:

منع أمیر المؤمنین علیه السلام حجر بن عدیّ و عمرو بن حمیق عن شتم أهل الشام، و إظهار البراءة منهم لمّا أظهرا البراءة من أهل الشام، و قوله لهما: کرهت لکم أن توا لعّانین شتّامین تشتمون و تبرؤون، ولکن لو وصفتم مساوئ أعمالهم فقلتم: من سیرتهم کذا و کذا، ومن أعمالهم کذا وکذا، کان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر، و قلتم مکان لعنکم إیّاهم و برائتکم منهم: اللّهم احقن دماءهم و دماءنا، و أصلح ذات بینهم و بیننا، و اهدهم من ضلالتهم یعرف الحق منهم من جهله، و یرعوی عن الغیّ و العدوان منهم من لجّ به، لکان أحبّ إلیّ و خیرا لکم، فقالا: یا أمیرالمؤمنین نقبل عظتک ونتأدّب بأدبک.۱

ادامه مطلب


بسم الله

عن ابن ابی یعفور قال: سمعت أبا عبدالله یقول: من تعلّق قلبه بالدنیا تعلّق قلبه بثلاث خصال: همّ لا یفنی و أمل لا یدرک و رجاء لا ینال. (کافی، ج2، ص320)

امام صادق علیه السلام میفرمایند: کسی که قلبش به دنیا تعلق گیرد در واقع قلبش تعلّق به سه خصلت و ویژگی دارد: 1.همّ و غمّی که تمامی ندارد، 2.آرزویی که دست نیافتنی است، 3.امیدی که به آن نخواهد رسید.

ادامه مطلب


بسم الله

عن نصر بن قاموس قال: قال لی أبو عبدالله علیه السلام: إذا أحببت أحدا من إخوانک فأعلمه ذلک فإنّ إبراهیم علیه السلام قال ربّ أرنی کیف تحیی الموتی قال: أو لم تؤمن؟ قال: بلی و لکن لیطمئنّ قلبی» (کافی، ج2، ص644)

امام صادق (ع) میفرمایند: زمانیکه یکی از برادرانت را دوست داشتی او را از این محبت خود آگاه ساز. همانا ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان بده چگونه مرده را زنده میکنی. خداوند فرمود: آیا ایمان نداری؟ ابراهیم (ع) عرضه داشت: بله ایمان دارم ولی برای اینست که قلبم مطمئن گردد.

ادامه مطلب


بسم الله

عن حسن بن علی العسکری علیهما السلام قال: بئس العبد عبد ی ذا وجهین و ذا لسنانین یطرئ أخاه شاهدا و یأکله غائبا إن أعطی حسده و إن ابتلی خذله. (تحف العقول، ص 488)

امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: چه بد بنده ایست آن بنده ای که دو رو و دو زبان باشد، در روبرو از برادرش تعریف میکند و او را مدح می نماید و پشت سر او را می خورد، اگر به برادرش چیزی رسد بر او حسد ورزد و اگر برادرش دچار مشکلی گردد او را رها می سازد.

همانطوری که پیش تر نیز بیان شد  برادر در این روایت، مطلق است و شامل برادر تنی و ناتنی و برادر دینی و دوست و رفیق و. میگردد.و همچنین اختصاص به جنس مذکّر ندارد و شامل جنس مونّث نیز می شود و اینکه از مردان فقط یاد شده به خاطر غلبه جنس مذکّر بر مونّث است که در ادبیات عرب قاعده ای معمول و مورد استفاده و کاربرد است.

عبارت یأکله غائبا» اشاره به این مطلب دارد که اگر کسی غیبت دیگری را کند در واقع گوشت تن مرده او را میخورد. پس این عبارت میخواهد بگوید انسان دو رو پشت سر برادرش غیبت میکند.

در نتیجه یکی از افرادی که از رفاقت با آن باید پرهیز کنیم، شخص دو رو و دو زبان است.


بسم الله

عن أبی عبد الله علیه السلام قال: لا ینبغی للمرء المسلم  أن یواخی الفاجر و لا الأحمق و لا الکذّاب. (کافی، ج2، 640)

امام صادق سلام الله علیه میفرمایند: شایسته نیست برای مسلمان که با انسان فاجر و احمق و دروغگو برادری کند.

احمق کیست؟

در کتاب مجمع البحرین آمده: الأحمق من یسبق کلامه فکره، و هو من لا  یتأمل عند النطق هل ذلک الکلام صواب أم لا فیتکلّم به من غفلة. (مجمع البحرین، ج5، ص 152)

احمق آن کسی است که کلامش بر فکرش سبقت می گیرد، یعنی فکر نمیکند آیا سخنی که بر زبان جاری می سازد سخن درستی است یا خیر و از روی نا آگاهی و غفلت آنرا به زبان می آورد.

فاجر کیست؟

الفاجر هو المنبعث بالمعاصی و المحارم. (همان، ج3، ص 435)

فاجر آن کسی است که انگیزه و شوق برای کار حرام و معصیت دارد. در واقع یک حالت درونی است که شخص فاجر همیشه انگیزه انجام گناه را دارد و به نوعی قلبش کدر شده و نفس لوّامه اش (وجدان ملامت کننده) مغلوب نفس امّاره اش (نفس امر کننده به شرّ) شده است و برایش مهم نیست که این کاری که انجام میدهد گناه و معصیت است و دل مرده گردیده.


بسم الله

عن أبی جعفر علیه السلام: یا صالح! اتّبع من یبکیک و هو لک ناصح، و لا تتّبع من یضحکک و هو لک غاشّ و ستردّون علی الله جمیعا فتعلمون. (کافی، ج2، ص638)

امام باقر علیه السلام میفرمایند: از کسی پیروی کن که تو را به گریه می اندازد در حالیکه خیر خواه توست، و از کسی که تو را می خنداند در حالیکه میخواهد تو را فریب دهد پیروی مکن، و بدانید که همگی تان به سوی خداوند برمی گردید.

ادامه مطلب


بسم الله

عن حسن بن علی العسکری علیهما السلام قال: بئس العبد عبد ی ذا وجهین و ذا لسنانین یطرئ أخاه شاهدا و یأکله غائبا إن أعطی حسده و إن ابتلی خذله. (تحف العقول، ص 488)

امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: چه بد بنده ایست آن بنده ای که دو رو و دو زبان باشد، در روبرو از برادرش تعریف میکند و او را مدح می نماید و پشت سر او را می خورد، اگر به برادرش چیزی رسد بر او حسد ورزد و اگر برادرش دچار مشکلی گردد او را رها می سازد.

همانطوری که پیش تر نیز بیان شد  برادر در این روایت، مطلق است و شامل برادر تنی و ناتنی و برادر دینی و دوست و رفیق و. میگردد.و همچنین اختصاص به جنس مذکّر ندارد و شامل جنس مونّث نیز می شود و اینکه از مردان فقط یاد شده به خاطر غلبه جنس مذکّر بر مونّث است که در ادبیات عرب قاعده ای معمول و مورد استفاده و کاربرد است.

عبارت یأکله غائبا» اشاره به این مطلب دارد که اگر کسی غیبت دیگری را کند در واقع گوشت تن مرده او را میخورد. پس این عبارت میخواهد بگوید انسان دو رو پشت سر برادرش غیبت میکند.

در نتیجه یکی از افرادی که از رفاقت با آن باید پرهیز کنیم، شخص دو رو و دو زبان است.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها